پزشکان غیر متعهد چه بلایی سر مردم می آورند؟
دکتر قاچاقچی پروتزهای تقلبی جانبازی بود که همه مراحل پزشکی را با سهمیه رد کرد. کاسه زیر نیم کاسه استعفای وزیر بهداشت این بود.
جانقربان یک تراشکار در اصفهان بود وی با شروع جنگ به جبهه میرود و بعد با سهمیه رزمندگان و درصد جانبازی وارد دانشگاه میشود و پزشکی عمومی میخواند و سپس با همان سهمیه تخصص جراحی مغز و اعصاب میگیرد.
با یک دانشجوی پزشکی که او هم تخصص پوست میخوانده آشنا شده و ازدواج میکنند.
بعد از پایان تحصیلات با همان سهمیه استخدام هیات علمی دانشگاه اصفهان و رییس بیمارستان امین میشود.
یک شرکت به اسم اریا گستر تاسیس میکند که نمایندگی شرکت زیمر سویس که سازنده اصلی پروتزهای ستون فقرات است را برمیدارد.
با استفاده از دانش ترشکاری که از قبل داشته بعد به ذهنش میزنه با استفاده از دانش قبلی پروتزها را در کارگاه خودش کپی برداری کنه و با برند سویسی پروتزهای تقلبی به بازار عرضه میکند. سپس سطح تولید را به قدر افزایش میدهد که تمام ایران را پوشش میداده است.
برای فروش هم به تمام دانشگاههای دولتی و مسیولین وزارتخانه ای رشوه میداده تا فقط و فقط از شرکت اون خریداری کنند.
بتدریج پروتزها مشکل دار میشوند بیماران با برگه گارانتی از شرکت سویسی شکایت میکنند. شرکت طی بررسی اعلام میکند شماره سریالها تقلبی است و ساخت آنها نیست.
پرونده ۷ سال قبل لو میرود اما چون مسولین رده بالای وزارتخانه و استانها درگیر بودند مسکوت میماند تا اینکه هفته قبل حکم اعدام دکتر جانقربان قاچاقچی صادر میشود.
در دیوانعالی کشور با توجه به اینکه دکتر قاچاقچی پروتزهای تقلبی رزمنده و جانباز بودند تبدیل به بیست سال حبس میشود.
متهم ردیف اول این پرونده، حمیدرضا جان قربان معرفی شده که به اتهام اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق قاچاق تجهیزات پزشکی، ایمپلنتهای اسکلتی و پروتز به ٢٠ سال حبس قطعی و پرداخت یکهزار و ٢٠٠ میلیارد ریال جزای نقدی» محکوم شد.
آزاده سجادیه، همسر وی که پزشک متخصص پوست و مو معرفی شده نیز به عنوان متهم ردیف دوم با همین اتهام به ١٠ سال حبس قطعی محکوم شد.
جزئیات اتهامات علیه این دو نفر عبارتند از قاچاق قطعات بیکیفیت و تقلبی پزشکی و واردات غیرقانونی از چین، چاپ برچسب ساخت کشورهای اروپایی و نصب بر روی قطعات تقلبی و پرداخت پورسانت به پزشکان برای نصب این قطعات در گردن و ستون فقرات بیماران».
این دو پزشک همچنین متهم به فروش بیش از ۶۰۷ هزار و ۵۰۰ قطعه ایمپلنت و پروتز تقلبی و کشف ۶۰ هزار قطعه از این قطعات، تشکیل شرکتهای جعلی متعدد برای واردات و فروش قطعات، گرانفروشی اجناس نامرغوب به بیماران از سه تا ۹ برابر قیمت و اخلال در نظام اقتصادی با تشکیل باندهای قاچاق حرفهای سازمانیافته» هستند.
اگر کسی را میشناسید که به تازگی عمل جراحی داشته است واحتمال کاربرد ایمپلنت در او زیاد بوده است اورا آگاه سازید.
آزمایشها نشان میدهد که روشهای متداول برای پخت و پز برنج طیف وسیعی از مصرفکنندگان را با مشکلات بهداشتی از جمله بیماریهای قلبی، دیابت Diabetes وسرطان مواجه میکند.
به گفته دانشمندان، سالانه میلیونها نفر جان خود را بهواسطه پختن برنج به روشهای معمول در معرض خطر قرار میدهند.
دانشمندان هشدار میدهند که آزمایشهای اخیر آنها نشان میدهد در یک روش معمول پخت و پز برنج -که برنج را در یک ظرف با آب بجوشانیم تا بخارپز شود- در تمام کسانی که برنج را به این روش مصرف کردهاند آثار وجود سم آرسنیک» دیده شده است.
وجود آرسنیک» نتیجه استفاده از سموم صنعتی و آفتکشهایی است که استفاده از آنها در سالهای اخیر رو به افزایش نیز گذاشته است.
وجود این ماده شیمیایی در برنج مصرفی خانوادهها با طیف وسیعی از مشکلات بهداشتی از جمله بیماری قلبی مرتبط است؛ دیابت و سرطان نیز از جمله بیماریهایی هستند که بهواسطه استفاده نادرست از اینگونه محصولات گریبانگیر افراد میشوند.
به گفته اندی مهارگ»(Andy Meharg)، در حالی که به طور کلی اعتقاد عمومی بر این است که آرسنیک با آب پز کردن برنج از بین میرود اما باید بگوییم که این سم فقط زمانی از بین میرود که برنج را به مدت یک شب خیسانده شود.
مهراگ»(Meharg) که استاد علوم زیستی در دانشگاه کوئینز»(Queen's University) در بلفاست»(Belfast) است میگوید:ما برای سنجش میزان آرسنیک در برنج، برای پختن برنج از ۳ روش استفاده کردیم؛ در روش اول، نسبت دو بخش آب به یک بخش برنج را به کار بردیم که همان روش معمول پختن برنج توسط عموم است، سپس از نسبت ۵ قسمت آب و یک قسمت برنج استفاده کردیم و در نهایت برنج را یک شب خیساندیم».
به گفته وی:میزان آرسنیک باقیمانده در روش اول ۸۰ درصد و در روش دوم نصف و در روش آخر تقریبا به صفر رسیده بود»
در واقع امن ترین روش پختن برنج آن است که برنج را قبل از پختن از شب قبل بخیسانید.
لازم به ذکر است حدود ۵۸ درصد از محصولات مبتنی بر برنج در کشور انگلیس حاوی سطوح بالایی از آرسنیک» هستند.
نتایج یک پژوهش نشان میدهد که عصارههای برگ "وشا" و ریشه "کندل کوهی" خاصیت ضد HIV بالایی داشته و تمام عصارهها در غلظت بالا توانایی تحریک رشد و تکثیر لنفوسیت را دارند.
به گزارش ایسنا، سید مهرداد حسینی سبزواری، دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده علوم و فناوریهای نوین، گروه زیست فناوری دانشگاه اصفهان در پایان نامه خود به "بررسی اثر گیاهان وشا و کندل کوهی بر روی ویروس HIVV، سلولهای لنفوسیت، باکتریهای پاتوژن و سالمونلا تیفیموریوم TA988" پرداخت.
گیاهان دارویی یکی از منابع ارزان و در دسترس ترکیبات زیستی هستند. برای یافتن و بهره برداری از این ترکیبات و همچنین اطمینان از امنیت مصرف آن توسط انسان، باید این ترکیبات زیستی از گیاه استخراج شده و مورد آزمایش قرار بگیرند.
گیاه وشا با نام علمی Dorema ammoniacum و گیاهکندل کوهی با نام علمی Dorema aucherii دو گیاه بومی ایران بوده که مصارف گسترده دارویی و خوراکی دارند.
این پژوهش با هدف بررسی اثر عصاره متانولی ریشه، برگ و بذر دو گیاه وشا جمع آوری شده از اصفهان و کرمان و گیاهکندل کوهی جمع آوری شده از کرمان بر روی همانند سازی ویروس HIVV، باکتریهای بیماریزا و لنفوسیتهای انسانی و همچنین بررسی خاصیت جهش زایی این عصارهها انجام گرفت.
برای انجام این تحقیق، اثر ضد HIV این عصارهها در سه غلظت ۱، ۱۰ و ۱۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر به روش آزمون کیت الایزای p244، اثر عصارهها بر باکتریهای بیماریزا و سلولهای لنفوسیت انسانی نیز در ۶ غلظت ۱۰، ۱۰۰، ۵۰۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر به ترتیب با استفاده از آزمونهای انتشار دیسک و MTT و اثر جهشزایی عصارهها نیز در ۴ غلظت ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر به روش آزمون ایمز انجام شد.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عصارههای برگوشا و ریشه کندل کوهی خاصیت ضد HIVV بالایی داشته و تمام عصارهها در غلظت بالا توانایی تحریک رشد و تکثیر لنفوسیت را دارند. مقدار EC50 فعالیت ضد HIV عصارههای برگ وشا کمی بیش از ۱۰۰۰ میکروگرم بر میلی لیتر تخمین زده شد. همچنین نتایج نشان داد که عصارههای ریشه و بذروشا و تمام عصارههای کندل کوهی دارای خاصیت ضد باکتریایی بر ضد استافیلوکو ساپروفیتی واسترپتوکو پایوژنز هستند. خاصیت ضد باکتریایی گیاهکندل کوهی نیز ضعیفتر از گیاه وشا است. همچنین نتایج آزمون ایمز نشان داد که تنها عصاره ریشه کندل کوهی جهش زا بوده و عصاره ریشه وشا مشکوک به جهش زایی است.
به گزارش ایسنا، این پایان نامه به راهنمایی دکتر ماندانا بهبهانی در دانشگاه اصفهان دفاع شد
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۰
ادعای رومه شرق در باره یک داروی سرطانزا که در دسترس مردم قرار دارد
شرق نوشت: لوزارتان» نام یک داروی درمان فشار خون است؛ بیماریای که مدتی است وزارت بهداشت کمپین بزرگی را برای آگاهیرسانی درباره آن آغاز کرده است.
ماده مؤثر این دارو که یک شرکت خاص هندی تولید میکند، از شش ماه پیش سرطانزا تشخیص داده شد و در بیشتر کشورهای دنیا جمعآوری شد. اما همین ماده مؤثر دارو با مجوز رسمی سازمان غذا و دارو و وزارت بهداشت تا روز 11 تیر ماه 98 سهشنبه (دو روز قبل) وارد ایران شد.
روز دوشنبه همین هفته از سرپرست اداره کل امور دارو و مواد سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت سؤالاتی دراینباره پرسیدیم. اما فقط یک روز پس از پیگیری شرق»، این سازمان در خبری ریکالشدن (جمعآوری) لوزارتان را اعلام کرد. البته شواهد حکایت از آن دارد که دستکم تا ظهر روز چهارشنبه 13 تیر ماه همچنان نامه جمعآوری این دارو به دست شرکتهای پخش دارو نرسیده است و سازمان غذا و دارو فقط اقدام به انتشار خبر آن کرده است.
در حالی سازمان غذا و دارو دستور جمعآوری این دارو را پس از شش ماه صادر کرد که تحقیقات شرق» نشان میدهد سال گذشته 800 کیلوگرم از این ماده مؤثر ازسوی یکی از شرکتهای دارویی وارد ایران شد و به گفته داروسازان با این میزان میتوان حدود 16 میلیون عدد قرص 50 میلیگرم و یا 32 میلیون قرص 25 میلیگرم لوزارتان ساخت و مشخص نیست از 15 میلیون بیماری که در کشور به فشار خون مبتلا هستند، چه تعداد از داروی ساخت این شرکت مصرف کردهاند. بیمارانی که احتمال دارد در خطر ابتلا به سرطان قرار گرفته باشند. براساس تحقیقات شرق» ردپای یک مسئول کنونی در وزارت بهداشت نیز در شرکت واردکننده این دارو دیده میشود.
سابقه ماجرا
کاووس باسمنجی، تحلیلگر تگذاری دارویی که اولینبار در فضای مجازی این موضوع را مطرح کرد، دراینباره به شرق» میگوید: واارتان و دیگر زارتانها، مانند لوزارتان و ایربزارتان، عضو گروههای دارویی بسیار پرفروش هستند که برای درمان پرفشاری خون مصرف میشوند. وقتی بررسیهای دقیقتر روشن کرد که علت پیدایش ناخالصی سرطانزا، بهدلیل تغییر روش تولید واارتان در سال 2012 بود، شرکت هندی HETERO هم در مرداد ماه پارسال اعلام کرد که برای تولید واارتان از همان روش استفاده کرده است و آن را داوطلبانه ریکال کرد، اما این تنها داروی این شرکت نبود که ریکال شد. شهریورماه، نهاد ناظر بر دارو در کشور آلمان در لوزارتان» که ماده مؤثرش ساخت این شرکت بود همان ماده سرطانزا را تشخیص دادند. درپی همین خبر آزمایشگاهها فعالیتشان را تشدید کردند و یک ناخالصی غیرمجاز بالقوه سرطانزای دیگر در فراوردههای حاوی لوزارتان ساخت این شرکت کشف کردند و اتحادیه اروپا از روز یازدهم بهمن ماه سال گذشته، پروانه ثبت لوزارتان و واارتان این شرکت را تا آیندهای نامعلوم به حالت تعلیق درآورد و واردات آن را به خاک اروپا ممنوع کرد، ایالات متحده هم این گروه داروها را از بازار جمعآوری کرد. همچنین پس از آن خود شرکت در تمام دنیا داوطلبانه پیگیر جمعآوری لوزارتان ساخت خودش شد؛ در ایران، اما هم سازمان غذا و دارو و هم شرکت ایرانی که لوزارتان این شرکت را خریداری کرده بود، ساکت ماندند».
بر اساس توضیحات کاووس باسمنجی، میتوان اینگونه گفت که با وجود آنکه موضوع سرطانزابودن لوزارتان» این شرکت هندی را به صورت رسمی EMA (آژانس دارویی اروپا) و FDA (اداره مواد غذایی و دارویی ایالات متحده آمریکا) از زمستان سال گذشته تأیید کرده و نسبت به مصرف آن هشدار دادند، اما با وجود گذشت شش ماه از ماجرا، سازمان غذا و دارو ایران دراینباره سکوت کرد تا بیماران ایرانی همچنان مصرفکننده این داروی سرطانزا باشند.
شرق» یک روز پیش از انتشار خبر دستور جمعآوری این دارو برای پیگیری بیشتر موضوع با غلامحسین مهرعلیان، سرپرست اداره کل دارو و مواد سازمان غذا و دارو تماس گرفت. او روز دوشنبه به سؤالات شرق» مبنیبر اینکه چرا سازمان غذا و دارو نسبت به جمعآوری داروها دوگانه رفتار میکند، پاسخ نداد و گفت در نامهای کتبی به سازمان غذا و دارو سؤال خود را مطرح کنید و با روابط عمومی سازمان تماس بگیرید». با این حال، او روز سهشنبه از جمعآوری بینالمللی داروی لوزارتان خبر داد و گفت: پیرو دریافت گزارش مراکز بینالمللی مبنیبر وجود ناخالصی سرطانزا در ماده مؤثر لوزارتان تولیدی شرکت HETERO کشور هند قرص لوزارتان یک شرکت تولیدکننده داخل جمعآوری میشود».
کدام شرکت لوزارتان را وارد ایران کرد؟
باسمنجی در ادامه درباره شرکت واردکننده این دارو به شرق» اینطور گفت: در دی ماه سال گذشته، فردی به یکی از ادارههای گمرک جمهوری اسلامی ایران سر زد و با مجوزی صادرشده در سازمان غذا و دارو، محموله لوزارتان ساخت این شرکت را به شماره قبض انبار . ترخیص کرده است این در حالی است که از میانه بهمن به بعد، هفتهای نبود که چند خبر ریکال لوزارتان و واارتان ساخت این شرکت در دنیا منتشر نشود و تا پایان ماه مارس، هر چه لوزارتان و واارتان ساخت این شرکت از سال 2012 میلادی به بعد بود، از همه بازارهای جهان خارج شد؛ به غیر از ایران. وزارت بهداشت در آن زمان درست برعکس عملکردش در ماجرای واارتان و شرکت چینی عمل کرد، با گذشت نزدیک به شش ماه تازه خبر ریکال آن منتشر شده است».
سؤال اینجاست که چه شرکتی و با مسئولیت چه کسانی در واردکردن این دارو به ایران و توزیع آن میان بیماران ایرانی نقش داشتهاند؟ و چرا سازمان غذا و دارو در این زمینه وظیفه قانونی خود را انجام نداد؟
باسمنجی دراینباره به شرق» میگوید: پاسخ این پرسش شاید، در نشانی و کدپستی شرکت واردکننده لوزارتان به ایران نهفته باشد. یک کدپستی که با بررسی آن متوجه میشویم که برای شرکتی هندی، شرکتی سوئیسی و چند شرکت دیگر ایرانی به صورت مشترک استفاده شده است.
هر کسی با 10 دقیقه سرککشیدن در وبسایت رومه رسمی خواهد دید که خانمی به اسم ن.ن و آقای ع.ن، با تابعیت و شماره ملی ایرانی، نایبرئیس و رئیس هیئتمدیره یک شرکت واردکننده لوازم آرایشی و بهداشتی به نام (ت) و نیز مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره یکی از بزرگترین شرکتهای دارویی ایران به نام (الف) هستند. نشانی هر دوی این شرکتها همان کدپستی واقع در شهر تهران است. شرکتهای (ت) و (پ) اوایل دهه 1380 تأسیس شدند و یک مسئول کنونی در وزارت بهداشت نیز مؤسس و سهامدار این دو شرکت بوده است؛ شرکتهایی که هرگز در رومه رسمی اعلام نشد که این مسئول سهام خود را در آنها واگذار کرده باشد اما آنچه در دو شرکت تغییر کرده، نشانی آنها است. این دو شرکت هر کجا که بودند امروز مقرشان در همان کدپستی است و آدرسی دارند مشترک با شرکت (الف.خ) و خانمی به نام ن.ج و نماینده بیواسطه واردات داروی ساختهشده از شرکت HETERO یعنی شرکت (الف). همچنین خانمی دیگر به نام ش.گ، فرزند ن.ن با تابعیت ایرانی، مدیرعامل شرکتی است به اسم (الف.خ) که خانم ن.ن، رئیس هیئتمدیرهاش است با همان کدپستی مشترک. دو عضو دیگر هیئتمدیره (الف.خ) نیز، آقای راویندرانات ردی، رئیس واحد مهندسی شرکت HETERO و خانم ن.ن به نمایندگی از شرکت سوئیسی Novaxa هستند. تاریخ تولد این شرکت سوئیسی و شریک ایرانیاش، (الف.خ) هم، تصادفا، سال 1395 است. خانم ن.ن نیز، همزمان با این نمایندگی، رئیس هیئتمدیره شرکت (پ) هم هستند که نشانیاش، با آدرس شرکت (الف.خ) یکی است».
حلقه همکاری شرکت هندی و ایرانی
تحقیقات شرق» در این زمینه نشان میدهد وامسی کریشنا باندی»، مدیرعامل همان شرکت هندی HETERO، عضو هیئتمدیره شرکتی سوئیسی و تازهتأسیس به نام
Novaxa Pharmaceuticals AG است. اسناد ثبت این شرکت در سوئیس نشان میدهد شرکای او خانم ن.ن، آقای ع.ن و خانم ش.گ، تبعه کشور اسپانیا و به ترتیب، ساکن شهرهای سن مار و ماربلا و مادرید هستند. گویا این شرکت سوئیسی قرار است در تولید داروهای ضدسرطان با شرکت (الف.خ) مشارکت کنند.
به گفته باسمنجی اداره غذا و داروی ایالات متحده دو بار، در سالهای 2016 و 2017، این شرکت هندی را برای بررسی تبعیتاش از مبانی استاندارد ساخت داروها (GMP) بازدید کرد و هر بار گزارشهایی که از این بازدیدها منتشر شد شرمآور بود. این شرکت تقریبا هر کاری را که یک شرکت داروسازی نباید بکند، کرده بود؛ از اختفا و امحای مدارک گرفته تا استریلنکردن ابزارها و تجهیزاتی که باید استاندارد باشند.
ایرادهایی که بازرسان اداره غذا و داروی ایالات متحده آمریکا از این شرکت هندی گرفته بودند آنقدر جدی بود که در سال 2017 اخطارنامهای خطاب به آنها صادر کرد که پس از آن دولت کانادا در شهریور سال گذشته به همه مبادی گمرکی کشور اعلام کرد ورود هر نوع ماده اولیه دارویی یا داروی ساختهشده ازسوی این شرکت تا اطلاع ثانوی ممنوع شده است».
پس از اعلام خبر جمعآوری این دارو در خبرگزاریها با یکی از شرکتهای پخش دارو تماس گرفتیم مسئول فروش در پاسخ به پرسشهای شرق» گفت: نامه ریکال داروی لوزارتان را هم ما در کانالهای تلگرامی و خبرگزاریها دیدیم، اما تا حالا به ما نامهای ارسال نشده است و قرار است شماره سریال آن را اعلام کنند. حتی شاید آن شماره سریال را ما فروخته باشیم اما ما فروش را متوقف کردهایم و منتظریم شماره سریالها اعلام شود».
شهرام شعیبی، سخنگوی سازمان غذا و دارو اما با بیان اینکه دنبال بررسی موضوع هستیم، به شرق» میگوید: تازه جمعآوری این دارو انجام شده است علت تأخیر هم بررسی مدارک واردات این ماده بوده است؛ پس از اینکه مشخص شود نام کارخانه اعلام میشود جمعآوری بینالمللی این دارو برای شش ماه پیش است، اما ما نمیدانیم شرکت واردکننده ریکال این ماده را رعایت کرده است یا خیر؟ نمیدانیم شرکت ایرانی چه زمانی آن را خریداری کرده است یا اصلا آن را وارد خط تولید کرده است یا خیر؟»
در ادامه تحقیقات شرق» مشخص شد روز گذشته سازمان غذا و دارو برای مدیرعامل شرکت (الف) نامهای ارسال کرده است.
در این نامه آمده بود: پیرو دریافت گزارش مراکز بینالمللی بر وجود ناخالصی NMBA در ماده مؤثر لوزارتان تولیدی شرکت HETERO کشور هند مقرر فرمایید نسبت به ریکال قرص لوزارتان 50 میلیگرم و قرص ترکیبی لوزارتان پتاسیم/ هیدروکلرو تیازید ۵۰/۱۲.۵، ۱۰۰/۱۲.۵ میلیگرم، ۱۰۰/۲۵ میلیگرمی و ۱۰۰/۱۲۵ میلیگرم (تمامی سری ساختهای با منبع فوق) اقدام فوری مبذول و نتیجه به این اداره کل ارسال شود».
شرق» برای پیگیریهای بیشتر چندبار با خانم ن.ن تماس گرفت اما موفق به صحبت با او نشد؛ درنهایت نامهای برای شرکت HETERO و خانم ن.ن ایمیل کردیم تا توضیحات آنها را در این زمینه داشته باشیم اما تا لحظه تنظیم این گزارش هیچ پاسخی از آنها دریافت نکردهایم.
23302
میکروپلاستیکها بعنوان آلودگی وسایل نقلیه کمتر مورد بحث و تحقیق قرار گرفتهاند. هر رانندهای معمولا لاستیک و چرخ خودروی خود را بازبینی میکند تا در صورت خردگی و سائیدگی تعویض شود؛ اما کمتر کسی از خود پرسیده خردههای لاستیک را کجا ریخته است.
براساس تحقیقی که اخیرا موسسه فراونهوفر در مونیخ انجام داده است، تنها در آلمان حدود ۳۳۰۰ هزار تن در سال "میکروپلاستیک" به طبیعت رها شده است.
میکروپلاستیک به ذرههای پلاستیکی گفته میشوند که قطری برابر ۵ میلیمتر و یا کوچکتر داشته باشند.
این تحقیق بزرگترین عامل ایجاد کننده میکروپلاستیک را لاستیک خودرو عنوان کرده است. براساس این تحقیق کفش هم نقش مهمی در آلودگی ایفا میکند.
میکروپلاستیکها اگرچه از طریق هوا استشمام میشوند اما با شسته شدن از طریق باران به آبها راه یافته و از طریق خوراکهای دریایی میتوانند وارد رژیم غذایی انسان شوند.
تخمین زده میشود که حدود ۲۵۰ میلیون تن پلاستیک تا سال ۲۰۲۵ تولید میشود.
مطابق مطالعه "فراونهوفر"، میکروپلاستیکها بطور عمده از طریق آب باران به محیط زیست منتقل میشوند. بعنوان مثال با آب باران خردههای لاستیک نه تنها به سیستم فاضلاب ریخته میشوند بلکه تقریبا در همه جا جاری میشوند. اگرچه وسایل تصفیه فاضلاب میتوانند تا ۹۵ درصد از میکروپلاستیکها را جذب کنند اما پس از استفاده از لجن فاضلاب در کشاورزی این مواد میتوانند دوباره به محیط زیست بازگردند.
منابع اصلی دیگر عبارتند از دفع زباله، سایش سطحی جادهها و یا موادی که از ساختمان سازی منتشر میشوند. در لوازم آرایشی، محصولات بهداشتی مانند شامپوها و در الیاف مصنوعی پوشاک نیز پلاستیک بکار میرود .
دکتر ساموئل روش، محقق مرکز تحقیقات شیلاتی وزارت کشاورزی آلمان میگوید: "تحقیقات کمی انجام شده که میکروپلاستیکها را در نوشیدنیها و مواد غذائی ردیابی میکنند. این مواد به میزان بسیار کم دیده شدند بنابراین تهدیدی برای سلامت انسان محسوب نمیشوند."
اما رزماری اچ. وارینگ پزوهشگر سمشناسی در دانشگاه بیرمنگام در تحقیق اخیرش نشان داده است که "نانوپلاستیکها" که به مراتب کوچکتر از میکروپلاستیکها هستند، از آنها سمیترند و راحتتر هم جذب شده و ممکن است در مغز، کبد و بقیه بافتهای جانوران آبزی انباشته شوند.
رزماری وارینگ به تغییرات رفتاری ماهیها و میگوها بعنوان سندی بر صحت این فرضیه اشاره میکند. آنها کندتر از معمول غذا میخورند و علاقهای به جستجو در محیط اطراف نشان نمیدهند.
حق نشر عکسGETTY IMAGES
او میگوید: "حتی اگر ورود این مواد به غذای روزانه انسان بعید به نظر برسد، اما تحقیقات تاثیر سمی آنها بر سیستم عصبی مرکزی و سیستم تولید مثل را ثابت کرده است."
رزماری وارینگ توضیح داد: "به تناسب میزان تماس با این مواد، این ذرات میتوانند براحتی وارد بدن ما شوند اما از مانع خون-مغزی رد نشوند."
مانع خون-مغزی تعیین میکند که چه موادی اجازه عبور از خون به مغز را داشته باشند.
وارینگ میگوید: "وقتی این مواد وارد بدن شوند برحسب اندازهشان جذب یا بدون تاثیرجانبی دفع میشوند. فعلا به نظر میرسد که ذرات بزرگتر به عمق اندامها نفوذ نمیکنند و اگر هم چنین شود کمی التهاب موضعی یا خراش بافتی ایجاد کنند."
ماهیچهها از بافتهایی هستند که برای جذب میکروپلاستیک آمادگی دارند چون دقیقا باندازه ملکولهایی سازنده این بافتها هستند.
او میگوید: "نانوپلاستیکها که کوچکتر از یک هزارم میلیمتر هستند به احتمال زیاد میتوانند از غشای سلولی عبور کنند. آنچه ما تاکنون دریافتیم اینست که نانوپلاستیکها میتوانند با پروتئینها، چربیها و کربوهیدراتها در بدن تعامل پیدا کنند."
موسسه فراونهوفر سایش کفش را در جایگاه هفتم قرار داده است.
در آلمان هر نفر در سال حدود صد گرم میکروپلاستیک از کفش خود منتشر میکند. برای تخمین این میزان اطلاعات کمی در اندازهگیریها وجود دارد. بنابراین محققان تعداد کل کفشهای فروخته شده در آلمان را مورد بررسی قرار دادند. میانگین اندازه کفش، منطقه فروش آن و پنج جفت کفش برای هر نفر در سال در محاسبات در نظر گرفته شد.
اما ساموئل روش پژوهشگر وزارت کشاورزی آلمان میگوید: "آنچه مردم از آن غافل هستند مقدار تماس روزانهشان با پلاستیکها و میکروپلاستیکهاست. آنچه محققان را نگران کرده است پیاوپی یا افزودنیهای خطرناکی است که در پلاستیکها وجود دارند."
افزودنیهای پلاستیکها که از آنها به پیاوپی یا آلایندههای پایدار آلی نام برده میشود، ترکیباتی ارگانیک هستند که طی هیچ پروسه شیمیایی، زیستی و یا نوری تجزیه نمیشوند. این ترکیبات به دلیل اثرات خطرناک بر سلامتی انسان از سال ۲۰۰۱ طبق کنوانسیون استکهلم ممنوع و یا با استفاده محدود اعلام شدهاند.
از آلایندههای پایدار آلی در آفتکشها، حلالها، داروها و بعنوان بالابرنده درجه احتراق در صنعت نساجی و همچنین در پلاستیکها استفاده میشود. این مواد که از ابتدای قرن بیستم مورد استفاده قرار گرفتهاند گفته میشود در سال ۲۰۱۶ به میزان دو و نیم میلیون تن در دنیا رسیدهاند.
با استشمام و یا خوردن، این ترکیبات در بافتهای چربی، مغز و کبد ذخیره میشوند و یا از طریق شیر و تخمگذاری به نسلهای بعدی انتقال مییابند؛ و تمایل زیادی به دور شدن از محل انتشارشان و رفتن به سمت مناطق سرد یعنی قطب و آلپ دارند.
به گمان ساموئل روش، میکروپلاستیکهایی که وارد بدن ماهیها میشوند در اندامهای داخلی و مغز آنها باقی میمانند و بنابراین مورد استفاده انسان قرار نمیگیرند.
او به تحقیق اخیر ریست و همکاران اشاره میکند.
این تحقیق در مجله معروف هلندی اویر منتشر شده و نتیجه گرفته است که اگرچه اطلاعاتی درباره اثرات مضر پلاستیک وجود دارد، اما خطر مواد زائد و میکروپلاستیکها صرفا به میزان استفاده از پلاستیک مربوط میشود.
در این مقاله آمده: "برای تولید انواع مختلف پلاستیک موجود در بازار، این صنعت از افزودنیهای زیادی از جمله پیاوپی استفاده میکند. محصولات پلاستیکی حاوی انواع زیادی از زنجیرههای پلیمری و همچنین پسماندههای مونومری و موادی هستند که در طول پروسه تولید حتی بدون قصد قبلی و سهوا باقی ماندهاند. بطور کلی دههاهزار نوع ماده شیمیایی در محصولات پلاستیکی وجود دارد که پرداختن به خطرات و مضرات آنها از توان این مقاله خارج است."
ریست و همکاران تاکید میکنند که چون امکان تمرکز متناسبی بر میزان میکروپلاستیک در محصولات غذایی فردی وجود ندارد، پس بحث درمورد اثرات پلاستیک بر سلامت انسان نامتوازن است.
تحقیق نشریه اویر خاطرنشان میکند که برای رسیدن به یک نتیجه متعادلتر تحقیقات بیشتری دراین مورد لازم است.
ریست در بند مربوط به میکروپلاستیکها در غذاهای دریایی مینویسد: "با وجود اینکه رسانهها و نهادهای غیردولتی زیادی به موضوع میکروپلاستیکها در مواد غذائی پرداختهاند، اما هیچ تحقیقی در رد و یا قبول این امر وجود ندارد. "
علاوه بر غذاهای دریایی در آبجو، عسل، شکر، نمک و آب آشپزخانه و آب بطری نیز احتمال وجود میکروپلاستیک گزارش شده است. اما این مجله تاکید میکند که میزان مصرف این مواد در سال توسط یک نفر به تعداد ذرات موجود در غذا مربوط میشود که بین ۳۷ تا هزار ذره برای نمک و ۴ هزار ذره در مورد آب آشپزخانه تخمین میزنند.
مقاله ریست و همکاران به اشتباهات و ناموفق بودن روش تحقیق مطالعات مختلف انجام شده اشاره میکند و اشتباه در زود رسانهای شدن نتایج این تحقیقات.
اما بر کسی پوشیده نیست که هنوز برای تجزیه پلاستیک چه با افزدونیهای خطرناک غیرمجاز و چه بدون آن، راه حلی کشف نشده است.
در سال ۲۰۱۶ مجله ساینس مقاله یوشیدا و همکارانش را از موسسه تکنولوژی کیوتو منتشر کرد که در آن به توانایی یک باکتری در تجزیه پلاستیک پرداخته شده بود. این مقاله آورده است باکتری Ideonella sakaiensis میتواند در شرایط آزمایشگاهی پلاستیک را تجزیه کند.
ساموئل روش میگوید: "من فکر نمی کنم بشود همیشه از این باکتری برای تمیز کردن محیط زیست از بقایای پلاستیکی استفاده کرد. بیش از حد از انواع پلیمر وجود دارد و پیامدهای آن برای محیط قابل پیش بینی نیست. در حقیقت، من فکر نمی کنم هیچ راهی برای حذف میکروپلاستیکها وجود داشته باشد. "
او ادامه میدهد: "ما باید در جلوگیری از انتشار پسماندههای پلاستیکی و پیاوپی در محیط تمرکز کنیم و تحقیقات بیشتری را برای درک تاثیر پلاستیک بر ارگانیسمها انجام دهیم و نه تنها در مورد آبزیان؛ میکروپلاستیکها در محیط های زمینی نیز مشکل ایجاد میکنند.
درباره این سایت